90/12/14
1:4 ع
به گزارش خبرگزاری فارس از بوشهر، عبدالله دوسو صبح روز سه شنبه در نشست برگزاری نشست تخصصی با موضوع عقلانیت و وهابیت در دانشگاه آزاد گناوه ضمن بیان خاطرات خود اظهار داشت: مذهب اهل بیت (ع) که پیامبر (ص) دستور آن را داده بهترین، کاملترین، عاقلترین و معقولترین مذهب است.
وی علل گرایش خود به تشیع را عدم اقناع درونی و عقلی از وهابیت و مطالعه کتابهای شیعی به ویژه کتابهای امام خمینی (ره) و مقایسه کتابهای شیعی و وهابیت دانست.
دوسو در پاسخ به سئوال یکی از دانشجویان که آیا خانواده شما نیز شیعه شدهاند، گفت: خانواده و اطرفیان من با مطالعه و تحقیق و تبعیت از من همگی شیعه شدهاند.
وی در تمجید از امام خمینی (ره) اظهارداشت : امام خمینی (ره) تنها رهبر ایرانیان نبود، بلکه مبلغ دین اسلام و مذهب اهل بیت (ع) بود و همه را تحت تأثیرخود قرار داد.
در پایان دوسو از سوی خود به دانشجویان دانشگاه آزاد گناوه کتابهای مذهبی شیعی اهدا کرد.
90/12/14
12:58 ع
سید محمد تقی قاضوی جسم و روان انسان مانند جهان طبیعت دارای فصول گوناگون است; جسم جوانه می زند، رشد می کند، محصول می دهد و زمستان پیری پس از مدتی از راه می رسد. روان انسان نیز گاه لبخند بهاری و گاه مهر تابستانی و گاه اشک پاییزی و گاه قهر زمستانی را تجربه می کند. این تغییر و تبدیل از ویژگی های طبیعی انسان و جهان است و در مسیر آن نوگرایی و به روز بودن خودنمایی می کند و پدیده ی اجتماعی مد و مدگرایی متولد می شود. قبل از بررسی علل گرایش به مدل های غربی، لازم است که پیش نیازهای این بحث روشن گردد. در لغت: واژه ی مد از زبان فرانسه گرفته شده و به معنای روش و طریقه ای موقت است که طبق ذوق و سلیقه ی اهل زمان، طرز زندگی، لباس پوشیدن و غیره را تنظیم می کند. واژه ی مدل نیز از زبان فرانسه گرفته شده و به معنای الگو، نمونه و سرمشق است. در اصطلاح: مد به معنای الگوی رفتاری است; یعنی فرد، نمونه ی رفتار و کردار مطلوب یا نامطلوب را در دیگران مشاهده می کند و خود را با آن تطبیق می دهد. بر این اساس، مدها و الگوها فرهنگی هستند که توسط بخشی از جامعه پذیرفته می شوند و دارای دوره ای نسبتاً کوتاه اند و سپس فراموش می شوند; و مدگرایی آن است که فرد سبک لباس پوشیدن و طرز زندگی و رفتار خود را طبق آخرین الگوها تنظیم و به محض آن که الگوی جدیدی در جامعه رواج یافت از آن پیروی کند. کمال طلبی، بهتر بودن و اجتماعی بودن همه از نیازهای فطری بشر است. وی نیازمند همراهی و همکاری با دیگران است و اگر این پدیده از او گرفته شود، منزوی و غیراجتماعی خواهد شد. در فرایند اجتماعی شدن، فرد با الگوها و مدهای دیگران مواجه می شود و گاهی آنها را الگوهای رفتاری خود قرار می دهد; از این بعد می توان گفت مدگرایی خوب است و تازه بودن بهتر از کهنه بودن است، اما مدزدگی بد است و مدفریبی بسیار بدتر; چرا که مد می تواند برای شخصیت فردی و اجتماعی بسیار سرنوشت ساز و خطرآفرین باشد، به گونه ای که یکی از پدیده هایی که امروزه دامن گیر جوامع بشری شده، نابهنجاری های رفتاری است که تعادل و سلامت جسمی و روانی و شخصیت فرد را دچار اختلال می کند که عمدتاً معلول اسوه ها و الگوهای نامناسب و مدزدگی و مدفریبی است. افراد باید مدگرایی به معنای تازه طلبی را از مدزدگی تفکیک کنند و با انتخاب الگوها و مدهای سالم بر رشد و شکوفایی خود بیفزایند; اسلام نیز با مدگرایی تا جایی موافق است که در جهت حفظ اصول و مبانی اعتقادی و ارزشی باشد. مدگرایی و غرب گرایی دو مفهوم متفاوت و دارای دو تعریف جداگانه هستند، اما سیر تحولات تاریخی ـ اجتماعی در ایران قبل از انقلاب شکوهمند اسلامی، به گونه ای سرنوشت این دو پدیده را به هم گره زده است و هنگامی که سخن از مدگرایی به میان می آمد مفهوم فرنگ و غرب گرایی نیز به عنوان شعار و سبک زندگی برای دیگران تداعی می شد. سرچشمه ی اصلی این نوع تفکر، صنعتی شدن و مدرنیته شدن غرب است. با پیشرفت تکنولوژی و انقلاب صنعتی در غرب، سنت ها مورد نقد قرار گرفت و فرهنگ جامعه به تدریج تغییر کرد و این تغییر تدریجی به همراه تبلیغات گسترده ی سودجویان، بستر مناسبی برای شیوع مدگرایی و غرب گرایی فراهم کرد. انقلاب اسلامی با بومی کردن علم و تکنولوژی در ایران به میزان زیادی این اندیشه را خشکانده است، ولی ریشه های آن هنوز در برخی از ارکان جامعه یعنی زنان و نوجوانان و جوانان دیده می شود. با توجه به این که پدیده ی مدگرایی و گرایش به مدهای بیگانه یک پدیده ی اجتماعی ـ روان شناختی است، برای بررسی علل آن از دریچه ی این دو رویکرد بحث را پی می گیریم و در یک تقسیم کلی عوامل مدگرایی را به دو دسته ی علل روان شناختی (درون فردی) و اجتماعی (برون فردی) تقسیم می کنیم. 1. تنوع طلبی و نوگرایی: انسان همواره تنوع طلب و نوگراست، به ویژه در دوران نوجوانی و جوانی که دوران تجدد، نوگرایی و استقلال طلبی نامیده شده است. در این دوران، هیجان خواهی و کمال طلبی افراد رشد چشم گیری دارد و یکی از علل گرایش به مدل های نابهنجار بیگانه، تعریف نادرست از تنوع و نوگرایی در میان افراد است. افراد تحت تأثیر تعریفات دیگران از سبک ها و الگوهای مختلف، به برخی از مدهای نابهنجار رو می آورند. 2. احساس کهتری یا عقده ی حقارت: یکی از مسائل مهم در زندگی برخی از انسان ها، عقده هایی است که بر اثر تحقیرها یا ارضا نشدن برخی امیال و خواسته های او انباشته می شود که با ایجاد یک زمینه (مد غربی و زینت کردن و...) خود را نمایان می کند; عقده هایی که فرد را نسبت به خود بی اعتماد، و اراده را از او سلب می کند و فرد برای جبران آن به رفتار نابهنجار مدگرایی گرایش می یابد. 3. رقابت و چشم و هم چشمی: رقابت و چشم و هم چشمی در برخی امور سبب پیشرفت و تکامل انسان می گردد، ولی در امور مادی و مدگرایی منجر به نابهنجاری های رفتاری و کلامی می شود. برخی بدون تفکر در جوانب مسئله، خود را با دیگران مقایسه می کنند که در موارد بسیار زیادی به مسابقه تبدیل می شود. آنها می خواهند از هم سبقت بگیرند و این سبقت تا روی آوردن به جدیدترین مد کفش، لباس، تیپ و... ادامه پیدا می کند و بدین ترتیب فرد در دام مدل های فرهنگی بیگانه می افتد و سلامت روحی ـ روانی اش دچار اختلال می شود. خودبزرگ بینی و افسردگی، در شرایطی که بستر مناسب اقتصادی و روانی برای رقابت نباشد، از عوارض این پدیده ی نابهنجار و غیراخلاقی هستند. 4. جلوه نمایی و تشخّص طلبی: برخی از افراد برای خودنمایی و برتری جویی، که یکی از ضعف ها و مشکلات شخصیتی است، به مدهای غربی رومی آورند. تورشتاین وبلن مد را وسیله ای برای این می داند که افراد، نشان دهند ثروتمندان، باشخصیت و دارای اندیشه ای خاص هستند; لذا به محض این که مدی در جامعه پیدا می شود، اشراف زادگان و ثروتمندان به سراغ این مد جدید می روند; زیرا مد قدیمی دیگر آنها را از طبقات دیگر جامعه متمایز نمی کند. 5. ضعف اراده و اختیار: یکی از ویژگی های شخصیت ناپایدار و نابهنجار، ضعف اراده است. معمولا کسانی که در برابر مدهای نابهنجار بیگانه سازش نشان می دهند، قدرت تصمیم گیری و اراده ای قوی و تصویر روشنی از خود ندارند و بر کنترل هیجانات، عواطف و بیان اندیشه های خود ناتوان هستند. این عدم اعتماد به نفس و ضعف اراده یکی از علت های مهم روان شناختیِ گرایش به مدهای نابهنجار بیگانه است. 6. دوران خاص جوانی و بحران: جوانان احساس جزیره ای دارند و فکر می کنند همان طور که مردم یک جزیره از آزادی عمل برخوردارند، آنها نیز چنین هستند; لذا به خود اجازه می دهند تا به جنگ مسائل و مشکلات بروند، فشارهای دوران جوانی را تحمل کنند و با طی نمودن آیین های مختلفی که وجود دارد، خود را به « دوران بزرگسالی» برسانند و درجات و مراحل تحرک های اجتماعی را که نمونه ای از آن، گرایش به مدگرایی غربی است، طی نمایند. در این دوران هویت و شخصیت فرد زمینه ی الگوپذیری بیشتری دارد; زیرا با پیدایش تغییرات جسمانی، اجتماعی و روانی، هویت پردازی می کند. همین مسئله او را به مدهای نابهنجار می کشاند. 7. هوسرانی: گرایش های شیطانی یکی از علل انحرافات انسان است و بسیاری از نابهنجاری های رفتاری، چه فردی و چه اجتماعی، از این مسئله ناشی می شود. این میل، با نام آزادی، در کشورهای بیگانه شیوع زیادی دارد و به عنوان اصل لذت مطرح است. در این اصل، مبنای همه چیز لذت است; از این رو، برخی به خاطر تبعیت از این نوع گرایش و شهوت رانی و پیروی از هوای نفس، به مدهای نابهنجار بیگانه رومی آورند. علل اجتماعی مدگرایی 1. تبلیغ زدگی: شبکه های تلویزیونی، ماهواره ها، سایت ها، وِبلاگ ها و پایگاه های اینترنتی و مجلات از مهم ترین منابع تبلیغی مدل های بیگانه و گرایش به آن هستند. رسانه های جمعی و فردی، شبانه روز با شیوه های خلاّق و جذّاب تبلیغی و هزینه های هنگفت، سعی در رواج مدل های غربی دارند و چه بسا مدل های بیگانه به عنوان ارزش، تبلیغ می شود. 2. شرکت های تولیدی: بسیاری از شرکت های تولیدی، نقش مهمی در شیوع مد دارند. گاهی این مدها برای ارائه از طرف یک شرکت، ساعت ها مورد مطالعه و بررسی روان شناختی قرار می گیرد، تا قدرت جاذبه ی مدشناسایی و به اجتماع عرضه شود. شرکت ها در این فرایند، بازار عرضه و تقاضا را با شیوه های نوین به وجود می آورند و اجتماع را دچار تغییرات مدهای نابهنجار می کنند. 3. الگوهای نادرست: سبک زندگی انسان براساس الگوها و اندیشه ی او شکل می گیرد. بیشتر افراد معمولا مربی یا الگویی برای خود انتخاب می کنند. ممکن است این الگو در خانواده شکل بگیرد; اما مربی، معلم و استاد، از مهد کودک تا دانشگاه می توانند مُبلّغ مدهای نابهنجار غربی باشند و سبک زندگی و اندیشه ی افراد را نسبت به سیر طبیعی و بهنجار زندگی تغییر دهند. 4. تعلق به گروه: گروه های دوستی نقش مهمی در گرایش افراد به مدگرایی دارند. ترس و نگرانی از بی توجهی دوستان یا تحقیر و تمسخر آنان، یکی از علل گرایش به مدهای نابهنجار بیگانه است; زیرا فرد به گروه دوستی تعلق دارد و متعلّقات گروه را می پذیرد تا خود را فردی سازش یافته با گروه قلمداد کند و شاید تنها حاصل این سازگاری، جلب اعتماد گروه باشد. 5. لغزش های اجتماعی و فرهنگی: گاهی فضای مسموم جامعه باعث می شود راه های نفوذ مدگرایی غربی باز و هموار گردد و از این طریق تبلیغات نیز رواج پیدا می کند و هر روز تعداد مروجّان مدهای غربی افزایش می یابد. 6. ارزانی: برخی از لباس ها و وسایل مدهای نابهنجار بیگانه به راحتی و ارزان در دسترس قرار می گیرند; از این رو گرانی مدهای بهنجار برای کسانی که قدرت خرید بالایی ندارند، از علت های مهم گرایش به مدهای نابهنجار بیگانه است. 7. فرهنگ ورزشی: «ورزش وسیله ی مؤثری در پایین نگه داشتن سطح فشار روانی محسوب می شود.» و معمولا ورزشکاران برای جذب علاقه مندان و دوست داران خود، مدهای خاصی را تبلیغ می کنند که تأثیر زیادی بر افکار و باورهای آنان دارد. الگوگیری از ورزشکاران غربی نیز یکی از عوامل عمده ی گرایش به مدل های نابهنجار غربی است. 8. فضای تربیتی: نقش تعلیم و تربیت از نقش های بنیادی روحی و روانی و اجتماعی انسان است. انسان تربیت می شود تا با هنجارهای موجود در جامعه سازش داشته باشد. تربیت و به ویژه فضایی که فرد در آن تربیت می شود، نقش مهمی در الگوپذیری او دارد; از این رو یکی از علل گرایش به مدهای غربی، محرومیت از فضای تربیتی صحیح است. 9. فقر و بیکاری: فقر و بیکاری زمینه ی گرایش به مدل های نابهنجار بیگانه، به ویژه از جهت رفتاری و گفتاری را بیشتر می کند و فرد را به دام انحراف می اندازد. حضرت علی(علیه السلام)می فرماید: من الفراغ تکون الصبوه; سبکسری دوران جوانی ناشی از بیکاری است. 10. محیط شغلی: یکی از علل گرایش به مدهای غربی، محیط شغلی است و افراد برای همراهی با دیگران یا به اجبار از مدهایی که در بین همکاران رواج می یابد پیروی می کنند.
اشاره
مد و مدل چیست؟
مد مثبت یا منفی؟
مد گرایی و غرب گرایی
علل گرایش به مدل های بیگانه
بررسی علل روان شناختی
90/12/13
9:55 ع
ین گزارش اعلام نکرده که این آمار تنها شامل شهروندان عربستانی می شود و یا شهروندان غیر عربستانی مقیم عربستان نیز در این گزارش گنجانده شده اند. عربستان سعودی 20 میلیون جمعیت و 8 میلیون شهروند غیر عربستانی مقیم این کشور دارد.
به گزارش ادیـان نیـوز، روزنامه "الوطن" چاپ عربستان سعودی در شماره روز گذشته خود طی گزارشی که در آن به وضعیت اخلاقی جامعه سعودی پرداخت، اعلام کرد که ناقوس خطر در این کشور دمیده شده است.این گزارش در ادامه افزود: در یک سال گذشته 31 هزار پرونده اخلاقی و خانوادگی در عربستان سعودی تشکیل شد. این پرونده ها در زمینه طلاق، تجاوز و غیره بوده است.در این گزارش که به "هیئت تحقیق و ادعای عمومی" عربستان سعودی استناد کرده بود، همچنین آمده بود: علاوه بر این 31 هزار پرونده، 52 هزار پرونده برای شکایت افراد از یکدیگر در مورد مسائل خانوادگی تشکیل شد.
این گزارش پرونده های تشکیل شده را به چهار دسته تقسیم کرد و نوشت: این پرونده های اخلاقی در یکی از شش حالت زنا، لواط، تجاوز، آدم ربایی، آزار و اذیت جنسی، حضور دو نامحرم در یک محل به تنهایی، بوده است.روزنامه "الوطن" در ادامه گزارش خود افزود: البته دسته ای دیگر از پرونده های تشکیل شده، در مورد سحر، جادو، رمالی و فریب مردم از این راه و روش ها بوده است.
گفتنی است این گزارش اعلام نکرده که این آمار تنها شامل شهروندان عربستانی می شود و یا شهروندان غیر عربستانی مقیم عربستان نیز در این گزارش گنجانده شده اند. عربستان سعودی 20 میلیون جمعیت و 8 میلیون شهروند غیر عربستانی مقیم این کشور دارد
90/12/13
9:47 ع
در حالی که وهابیت به شدت با موسیقی و فعالیت اجتماعی زنان مخالفت دارد مدیر یک شبکه وهابی برخلاف اعتقادات خاص این فرقه و حتی عقاید اسلامی و رویه قبلی خود به پخش تصاویر مبتذل در این شبکه پرداخت.
ملازاده مدیر شبکه وهابی وصال فارسی زبان در یک اقدامی عجیب و بر خلاف روال شبکه های وهابی که مخالف پخش موسیقی و حضور زنان در جامعه و تلویزیون است به پخش موزیک و رقص زنان نیمه برهنه پرداخت.
در این فیلم مدیر این شبکه به پخش برخی از کلیپ های خنده دار اینترنتی که در آن موسیقی مبتذل و رقص زنان با مردان نیز و جود دارد می پردازد،کاری که در هیچ یک از شبکه های دینی اسلامی مشاهده نشده بود.
شایان ذکر است این شبکه وهابی که از جذب بیننده نا امید شده است با پخش کلیپ های متنوع اینترنتی سعی در جذب حداقلی مخاطب دارد و در این میان از پخش چنین کلیپ هایی هم فرو گذار نیست.
کارشناس تلویزیون دولتی آمریکا بدون هیچ اشاره ای به تجاوزهای صورت گرفته به کارمندان زن در این شبکه ، مدعی شد ایران در زمینه "امنیت زنان در محیط کار"و سایر مؤلفه های امنیت اجتماعی اصلا پیشرفتی نداشته و باید از شرایط فعلی ایران، به "شرایط قبرستانی" تعبیر کرد!!
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی جام نیوز، تلویزیون فارسی صدای آمریکا (VOA) شنبه 26فوریه (6 اسفند) «امنیت اجتماعی در ایران» را موضوع یکی از برنامه های گفتگو محور خود قرار داد. در این برنامه که مطابق انتظار، تلاش می کرد جامعه ایران را ناامن جلوه دهد، "مجید محمدی" کارشناس مهمان، با اشاره به این مطلب که "امنیت زنان در محیط کار" یکی از مهمترین مؤلفه های امنیت اجتماعی است، مدعی شد: «کشور ایران در این زمینه و سایر مؤلفه های امنیت اجتماعی اصلا نتوانسته پیشرفتی داشته باشد و باید از شرایط حال حاضر ایران، به "شرایط قبرستانی" تعبیر کرد.»!!
فارغ از اینکه شواهد گویایی برای رد ادعای نادرست و مغرضانه کارشناس صدای آمریکا در مورد جامعه ایران قابل ارائه است، نباید از این نکته غافل شد که ادعای یادشده در شبکه ای مطرح می شود که از قضا دو تن از مجریان زن همان شبکه به نام های "الهام.س" و "نگار.م" در محیط کار خود یعنی ساختمان صدای آمریکا قربانی تجاوز و سوءاستفاده جنسی شدند.
در این فیلم مدیر این شبکه به پخش برخی از کلیپ های خنده دار اینترنتی که در آن موسیقی مبتذل و رقص زنان با مردان نیز و جود دارد می پردازد،کاری که در هیچ یک از شبکه های دینی اسلامی مشاهده نشده بود
نفر اول که از مجریان برجسته و محبوب شبکه بود، به دادگستری ایالات متحده شکایت برد اما صدایش به جایی نرسید و اخراج شد و عاقبت کارش به بازی در آگهی های تبلیغاتی دست چندم کشید. دومین نفر هم به شهادت مادرش بر اثر حجم فشار و تهدید، ناچار شد برای از دست ندادن شغل خود از پیگیری شکایتش در مراجع قضایی آمریکا صرف نظر کند.
حال باید از این کارشناس پرسید که اگر شرایط ایران قبرستانی است پس برای وضعیت صدای آمریکا باید چه تعبیری به کار برد؟!
بخش ارتباطات تبیان
90/12/13
11:54 ص
شاید ده سالی از اون شب میگذره. شبی مثل همه شب های زندگی من و ما. مثل زندگی شما!
از اون شب هایی که سر راحت بر بالش می گذاریم و اصلا خیالمون نیست دوروبرمون چه خبره و مثلا توی بیمارستان بغل خونمون کی داره می میره، شایدم کی زنده می شه!!!
منم مثل شما، و نه پاک و مطهرتر از شما، یه دفعه زد به سرمون که بریم بیمارستان.
بیمارستان ساسان.
دروازه بزرگ باغ شهادت!
"ته خط" همه جانبازان.
هر کی بره، مطمئنا دیگه برنمی گرده.
می گفتند چند روزی هست که اون جا بستریه. خیلی بیشتر از اون که من بی معرفت، اهمیت بدم و برم ملاقاتش.
نمی شناختمش، ولی رزمنده که بود!
باهاش همرزم نبودم، همدین که بودم!
وای از من و ما با این اخلاقمون.
سوار بر موتور رفتیم بیمارستان.
طبق روال همیشه راه نمی دادند و خوششون می اومد التماس کنیم، که کردیم!
در بخش هم همین مشکل را داشتیم، که با دو سه تا قسم و خواهش تمنا حل شد.
ساعت نزدیک 10 شب بود.
آرام خفته بود در بستر.
شیری آرام گرفته از گزند روزگار.
همین که نزدیک شدیم، چشمانش باز شدند. معلوم بود خواب نبوده، ولی آن قدر دوست ندیده که خسته شده.
به غیر از دختر مظلوم و همسر وفادارش، دیگر کی بود که سراغی از امروز او بگیرد؟!
همان جا کنار تختش ایستادیم به صحبت و بیشتر ذکر حاطره.
می دانستم اذیت می شود، ولی چاره چه بود؟
خودش می خواست.
با صدایی گرفته که با هزار سختی و مشقت از ته حلقومش بالا می آمد، گفت که از "شلمچه" برایش بگویم و گفتم.
از سه راه مرگ. از کربلای پنج و ...
از شهید حاج "محسن دین شعاری".
اشک از گوشه چشمانش جاری شد.
اشکم را خوردم تا فکر نکند کم آورده ام!
ساکت که شدم، مچ دستم را فشار داد و آرام تر از قبل، ملتمسانه گفت:
- بگو ... بازم بگو ...
خنده ای ساختگی ساختم و گفتم:
- دیگه از چی بگم؟
و او باز گفت:
- از شلمچه ... بازم از شلمچه بگو ...
و من گفتم و گفتم تا این که اشک خودمم جاری شد.
اشک های پاکش بالش را خیس کردند.
دیگر نتوانستم بمانم. ترجیح دادم که بروم. تا فهمید که گفتم:
- خب دیگه خداحافظ ... ما داریم میریم ...
مچ دستم را گرفت و گفت:
- بازم از حاج محسن دین شعاری بگو ...
و باز گفتم.
برای این که نگذارم زیاد اذیت شود و گفتن را تمام کنم، گفتم:
- راستی ببینم، با این حال و روزت، درد هم داری؟
انگار بدترین سخن از دهانم خارج شده!
رنگ به رنگ شد.
اشک هنوز گوشه چشمانش بازی می کردند.
فهمیدم ... نه! دیدم که لبش را به دندان می گیرد، ولی فقط یک کلمه جوابم را داد:
- ولش کن ...
چند روز بعد دوستان خبر آوردند:
"غلام رضا مدنی" از بچه های گردان تخریب ... آسمانی شد.
منبع:http://davodabadi.persianblog.ir/
پیام رسان